۱۳۸۸ مرداد ۲, جمعه


فـــــردا مـــــالـه تــــــو


یه شب گریه کردم ، یه شب دعا کردم

یه شب نذر کردم ، یه شب نیاز کردم

یه شب یه شب ، همه عمرم شد همه شب

همه شب تو را صدا کردم ، تو را از خدا دعا کردم

همه شب آرزوی فردای با تو کردم

فردا آمد ، اما فردای بی تو آمد

فردایی که همه شب آرزویت را کردم ، آمد

اما بی تو آمد

و امشب همان فردای بی تو است

که باز همه شب گریه می کنم ، دعا می کنم ، نذر و نیاز می کنم

نه برای اینکه فردا با تو بیاید

برای دل خسته ام دعا می کنم ، که فردای بی تو را هم صبوری کنم

فــــــــردا مـــــالـــه تـــــــو

مثل فرداهای خیلی وقت پیش ها ماله تو

حتی فرداهای فردا هم ماله تو

من همه شبهایی که گریه کردم ، به فرداهای بی تو عادت کردم

فــــــــردا مــــــالـــه تـــــــو
.

هیچ نظری موجود نیست: