.
یاد نمی خواستـــم ، یار می خواستــــم
در آن عصر دلتنگ خزانی ، بهش گفتم :
یکی بود ، یکی نبود
اونکه بود تو بودی ، اونکه تو قلب تو نبود ، من بودم
یکی داشت یکی نداشت
اونکه داشت تو بودی ، اونکه جزء تو کسی رو نداشت من بودم
یکی خواست ، یکی نخواست
اونکه خواست تو بودی ، اونکه نخواست از تو جدا بشه ، من بودم
یکی گفت ، یکی نگفت
اونکه گفت تو بودی ، اونکه دوستت دارمو جزء تو به کسی نگفت
من بودم
یکی رفت ، یکی نرفت
اونکه رفت تو بودی ، اونکه موند منتظرت من بودم
و او بهم گفت :
خیلی پر احساس و قشنگ بود ، ولی مازیار جان من همیشه به یادت هستم
اما کاش او می دانست که :
مــن یــاد نـمــی خــواسـتـــــم ، مــن یــار مــی خــواسـتــــــم
( متن زیبای یکی بود یکی نبود ، بر گرفته از پیامکهای زیبا می باشد )
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر