۱۳۸۸ مرداد ۲, جمعه

.
ولنتـــــایـن و قـلــــب شـکـستـــه مـــن


خیلی سخته عاشق باشی ، عشقی داشته باشی ، اما نتونی روز ولنتاین به عشقت بگویی : ولنتاین مبارک

نتونی روز ولنتاین هدیه عاشقانه ات را ، بوسه های از جنس عقشت را تقدیمش کنی

و روز ولنتاین ، تنهای تنها بنشینی و به یادش اشک بریزی

شب تا سحر از درد به خود بپیچی ، و این حقیقت را بدانی که عشقت کنار دیگری است

عشقت روز ولنتاین را به دیگری تبریک گفته ، دیگری را غرق بوسه های خود کرده

و تو در رویای یک بوسه عاشقانه از او شب را سحر کنی

خیلی سخته وقتی می دانی روز ولنتاین روز عشقاقه ، روز پیوند دوباره عشاق در خلوت دو نفره خود ، اما تو در این روز تنهای تنها بمانی و با تنهایی و غم عشقت پیوند دوباره ببندی

مازیار ، امسال هم گذشت ، امسال هم ولنتاین به تنهایی گذشت ، با درد ، با اندوه ، و با حسرت گذشت

امسال هم ، تو ماندی و قلب شکسته ات

و ولنتاینی که برای تو یعنی

روز ادارک تنهایی ، روز یادبود جدایی ، و روز دردناک عاشقی

.........در حالیکه تو هم دلت می خواست

............................فقط یک بوسه هـدیه بگیری

امشب به خدا می خوام بگم

خدایا ، منـم دلـم می خواست امشب با او بودم ، او در گوشم می گفت دوستم دارد ، و با بوسه ای عاشقانه امشب را برایم خاطره ساز می کرد

منـم دلـم می خواست هدیه او را باز می کردم

خدایا ، دل منـم امشب ، او را می خواست

اما ، او امشب مثل همه شبهای دیگر با دیگری است

خدایا می بیـنی ؟ این روز ولنتاین من است

روزی که هیچ کس نه هدیه ای برایم می گیرد ، نه تبریکی می گوید

و نه بوسم می کند

آرزوی بوسه از عشقم هر سال در این روز کهنه تر می شود

امروز منم دلم می خواست کسی بهم می گفت دوستم دارد

کسی برایم هدیه می خرید

کسی در آغوشش مرا جای می داد و یک بوسه عاشقانه تقدیمم می کرد

کسی به دیدن می آمد

کسی بهم تبریک می گفت

و من دلـم می خواست اون کس تــــو بــــودی

امـــا تـــــو

امــروز کنــار اویــی ، در آغـوش اویــی

و بوسه های عاشقانه ات را به او تقدیم می کنی

برای او هدیه می گیری

و به او می گویی دوستش داری ، می گویی عشق من

اما من ، اینجایم ، تنهای تنها

.

هیچ نظری موجود نیست: